آموزش ویدیو مارکتینگ یا بازاریابی ویدیویی
برندها نیاز به یک استراتژی ویدیو مارکتینگ دارند. این موضوع جدیدی نیست؛ اما میزان اهمیت ویدیو در پلتفرمهای مختلف تغییر کرده است. ویدیو، دیگر فقط یک تکه از کل برنامه بازاریابی شما نیست؛ بلکه مرکز توسعه و پیشرفت کمپین تبلیغاتی، به خصوص استراتژی اجتماعی شماست.
ویدیو قطعا بر شبکههای اجتماعی مسلط شده است. تحقیقات نشان میدهد که 6 کانال برتر جهانی که در آنها مردم ویدیو تماشا میکنند، کانالهای اجتماعی هستند. چرا مهم؟ اگر شما ویدئو درست نمیکنید، احتمالا دارید عقب میفتید؛ اما اخم نکنید و ناراحت نشوید؛ برای اکثر ویدئوها، هرچه سادهتر و خامتر باشند، محتوا اصیلتر به نظر میرسد و این چیزی است که واقعا برای مخاطبینتان مهم است.
از این بهتر اینکه امروزه ضبط فیلم از همیشه ارزانتر شده است، شما میتوانید فیلمهای با کیفیت بسیار بالا و 4k را با اسمارتفون خود ضبط کنید. اما با این وجود تجهیزات دیگر همچون وسایل مورد نیاز برای نورپردازی و نرمافزارهای ویرایش فیلم پیچیدهتر هستند و به همین دلیل این راهنما را برای شما آماده کردیم. در ادامه با خواندن این مقاله استراتژی بازاریابی ویدئویی را به خوبی یاد خواهید گرفت.
بازاریابی ویدیویی یا ویدیو مارکتینگ چیست؟
در ویدیو مارکتینگ، با استفاده از فیلم میتوانید محصول یا سرویس خود را تبلیغ کنید، بازدید و فعالیت کانال و صفحات خود را افزایش دهید، مصرفکنندگان و مشتریان خود را آموزش دهید و مخاطبین خود را به سطح جدیدی برسانید.
چرا امروزه باید بر روی ویدیو مارکتینگ تمرکز کنید؟
در سالهای اخیر بازاریابی محتوا بر اساس ویدیو رشد بسیار زیادی از نظر محبوبیت طی کرد و در سال 2017 این نوع بازاریابی به صدر لیست فنی مارکتینگ رسید که در این زمان و سال درست کردن ویدیو به عنوان تاکتیکی برای آگاهی مردم توسط تیم شما استفاده میشد که باید بر روی هزینه تولید زیاد و ابزارهای تحلیل کم آن تمرکز میکردید.
در سال 2018 و 2019 ویدیو تبدیل به یک تاکتیک مستقل برای استراتژی کسب و کار شد. امروزه ویدیو تبدیل به یک رویکرد جامع نگر کسب و کار شده و تمام تیم باید برای تولید یک محتوای محاورهای، عملی و قابل اندازهگیری روی آن کار کنند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، بیش از 50 درصد مشتریان دوست دارند از برندها ویدیو ببینند که این مقدار از تمام انواع دیگر محتواها بیشتر است.
ویدیو کاربردهایی بیش از سرگرمی ساده دارند. وجود ویدیو در صفحه اصلی وبسایت یا اینستاگرامتان، نرخ تبدیل بیننده به مخاطب را 80 درصد افزایش میدهد. استفاده از کلمه “ویدیو” در قسمت موضوعات ایمیلهای ارسالی، نرخ باز شدن آن ایمیل توسط دریافتکنندگان را 19 درصد افزایش میدهد؛ همچنین 90 درصد مشتریان اذعان داشتهاند که با دیدن فیلم بهتر در مورد خریدن محصول یا سرویسی، تصمیم میگیرند.
اما ویدیو فقط نحوه بازاریابی کسب و کارها و خرید مشتریان را تغییر نداده است؛ بلکه انقلابی در نحوه ارتباط گیری فروشندگان با انتظارات مشتریان و نحوه راضی و حمایت کردن مشتریان توسط تیمها نیز ایجاد کرده است. به طور خلاصه ویدیو فقط برای تبلیغ و آگاهسازی کمک نمیکند؛ بلکه کلم مجموعه هر کسب و کاری را تغییر میدهد.
ویدیو یک ابزار همه کاره در دست فروشندگان برای تمام پروسه خرید، خریداران است و خیلی بیشتر از افزایش بازدید و فعالیت شما کاربرد دارد.
تحلیل تاثیر ویدیو در پلتفرمهای مختلف مانند فیسبوک نشان میدهد 93 درصد کسب و کارها با استفاده از ویدیو یک مشتری جدید در شبکههای اجتماعی یافتهاند.
گزینهها برای تیمهای خدمات نیز بسیار زیاد است: ویدیوهای شبانهروزی، فیلمهای بر اساس آگاهی و دانش، ویدیوهای مخصوص دیدار با تیم، ویدیوکالهای حمایتی و ویدیوهای ساخته شده توسط مشتریان از جمله راههای خوب و خلاقانه برای ایجاد تحربه حمایتی از مشتریان است.
ویدئو برای کسب و کارها عملا با هر سایز و اندازه، تیم و بودجهای در دسترس است. 45 درصد بازاریابها برنامه دارند که در سال آینده یوتیوب را به استراتژی مارکتینگ خود اضافه کنند. شما هم به آنها خواهید پیوست؟
انواع ویدیو مارکتینگ
قبل از اینکه شروع به فیلمبرداری کنید، باید مشخص کنید که میخواهید از چه نوع محتوای ویدیویی استفاده کنید. لیست زیر را بررسی کنید تا بهتر با گزینههای موجود آشنا شوید:
1- ویدیوهای دمو
ویدیوهای دمو نشان میدهد محصولات شما چگونه کار میکنند و میتواند استفاده از فضای نرمافزار تولیدی شما بوده و یا آنباکسینگ و تست فیزیک محصولی که مجموعه شما تولید میکند.
2- ویدیوهای برند
ویدیوهای برند معمولا به عنوان بخشی از کمپین تبلیغاتی بزرگتری ساخته میشوند که سطوح بالای دیدگاه، هدف، ماموریت، محصولات و خدمات کمپانی را نشان میدهد. هدف اصلی ویدیوهای برند این است که مردم را با شرکت شما آشنا کرده و مخاطب هدف را به سمت شما بکشاند.
3- ویدیوهای رویداد
آیا شرکت شما از یک کنفرانس میزبانی میکند، یا میز گرد و گفتگو و یا یک رویداد جذب سرمایه یا هر نوع رویداد دیگری؟ تکههایی از این گردهماییها را جمع آوری کرده و ویدیویی از ارائهها و دستاوردهای این رویدادها بسازید.
4- مصاحبه با متخصصان
مصاحبه کردن و فیلم گرفتن از متخصصان داخلی و رهبران صنعتتان یک راه عالی برای ساخت اعتماد و اصالت در میان مخاطبان هدفتان خواهد بود. اینفلوئنسرهای صنعت فعالیت خود را پیدا کنید و چه نظرشان با شما یکی باشد و چه نباشد، این گفتگوها را به مخاطبان خود نشان دهید.
5- ویدیوهای آموزشی
استفاده از ویدیوهای آموزشی کمک میکند که به مخاطبانتان یک چیز جدید آموزش داده و یا دانشی اساسی به آنها ارائه دهید تا بهتر کسب و کار شما را بشناسند. فروشندگان و تیم خدمات شما نیز وقتی دارند با مشتریان کار میکنند، میتوانند از این فیلمها بهره ببرند.
6- ویدیوی توضیح دهنده
این نوع ویدیوها به مخاطبین شما کمک میکند بهتر متوجه شوند که چرا به سرویس و یا کالای شما نیاز دارند. اکثر اینگونه ویدیوها به این صورت است که شخصی دارای مشکلی است و با آن کلنجار میرود؛ اما بعد از خرید محصول آن کمپانی مشکلش حل میشود.
7- ویدیوهای انیمیشنی
انیمیشن میتواند یک فرمت عالی برای تبیین موضوعاتی باشد که فهم آنها سخت بوده و نیاز به تصاویر پیچیدهای است. از این نوع ویدیو میتوان برای توضیح یک جنبه از محصولات نیز استفاده کرد.
8- ویدیوهای نظر مشتریان درباره محصول
ممکن است که خریداران احتمالی در مورد سفارش دادن یک محصول خاص تردید داشته و مطمئن نباشند که میتواند مشکلشان را حل کند. استفاده از مشتریان راضی و وفادارتان برای ساخت ویدیو ایده بسیار خوبی در این شرایط است. این افراد بهترین وکلای شما هستند، آنها را جلوی دوربین بیاورید تا از چالشهای زندگیشان و اینکه کمپانی شما به آنها کمک کرده است، صحبت کنند.
9- ویدیوهای زنده
ویدئوهای زنده و لایو یک نگاه خاص از پشت صحنه شرکت شما به مخاطبان میدهد و همچنین نرخ بازدید و فعالیت کاربران شما را نیز افزایش میدهد. مردم 8.1 برابر زمان بیشتری نسبت به ویدیوهای آپلود شده در فیلمهای زنده صرف میکنند. مصاحبه زنده، ارائه و نشان دادن رویدادها و همچنین درخواست پرسش سوال و پاسخ از طرف شما از کاربران، ایدههای خوبی برای این نوع ویدیو است.
10- ویدیوهای 360 درجه و واقعیت مجازی
در ویدیوهای 360 درجه افراد میتوانند تمام زوایای فیلم را ببینند؛ طوری که انگار خودشان در آن مکان وجود دارند. این نوع ویدیو به کاربران اجازه میدهد تجربهای کامل از حضور در یک فضا یا رویداد داشته باشند. فیلمهای واقعیت مجازی نیز به کاربران اجازه میدهد تجربه خود را کنترل کنند. این نوع محتوا توسط دستگاههایی همچون Oculus Rift یا Google Cardboard قابل مشاهده است.
11- ویدیوهای واقعیت افزوده
در این نوع ویدیو، یک لایه دیجیتالی به چیزی که واقعا در دنیا میبینید، اضافه میشود؛ برای مثال میتوانید دوربین را به سمت پذیرایی خانه بگیرید و ببینید که مبلتان در فضا به چه شکل خواهد بود.IKEA Place App مثالی عالی از این موضوع است.
12- پیام شخصی سازی شده
- برنامه ویدیو را بریزید.
- متن آن را بنویسید.
- دوربین را بفهمید و از آن استفاده کنید.
- استودیوی خود را آماده کنید.
- افراد حاضر در ویدیو را آماده کنید.
- فیلم بگیرید.
- تصاویر ضبط شده را مرتب کنید.
- ویدیوی خود را ویرایش کنید.
- موزیک انتخاب کنید.
- صدای گوینده را ضبط کنید.
نحوه ساخت و انتشار ویدیوی کسب و کار
کلی کار برای ضبط یک ویدئو نیاز است. در این بخش از مقاله وارد جزییات نحوه ساخت و انتشار ویدئوی کسب و کارتان میشویم. دوربین خود را بردارید و با ما همراه شوید.
1- برنامه ویدیو را بریزید
قبل از اینکه تجهیزات را آماده کنید، ضبط کنید، ویرایش کنید یا هرچیز دیگری، در مورد هدفی که از ویدیو دارید گفتگو کنید. چرا؟ چون تمام تصمیماتی که در حین درست کردن فیلم میگیرید، مربوط به هدفی که از آن دارید و کاری که میخواهید مخاطب بعد از دیدن آن انجام دهد، است.
و در ضمن اگر به یک هدف مشترک با تیم خود نرسید، در گردبادی از چندین بار ضبط کردن، ویرایش کردن و… گیر میفتید که زمان با ارزش زیادی را هدر میدهد.
در هنگام ساخت ویدیو بازیگران زیادی وجود دارند، از کجا مطمئن میشوید که همه آنها با هم هماهنگ هستند؟ با استفاده از Google Forms و یا Survey Monkey یک پرسشنامه طراحی کرده و آن را بین سهامداران و مدیران پخش کنید؛ به این ترتیب میتوانید از همه سوالات یکسانی پرسیده و پاسخهای دقیقتری دریافت کنید.
مخاطب هدف شما کیست؟
چه خریداری را هدف قرار دادهاید؟ این میتواند بخشی از شخصیت خریدار کمپانی شما باشد.
هدف چیست؟
برای شناساندن بیشتر برندتان ویدیو میسازید؟ میخواهید بلیطهای رویداد خاصی را بیشتر بفروشید؟ محصول جدیدی را عرضه کنید؟ در نهایت میخواهید مخاطبین بعد از دیدن ویدیو چه کاری انجام دهند؟ این بخش بسیار مهم خواهد بود چرا که استراتژی و مسیر ویدیو مارکتینگ روشن و شفاف می شود.
ویدیو در کجا منتشر خواهد شد؟
در فیسبوک؟ در صفحه اول وبسایت؟ شما باید با یک مکان هدف شروع کنید که میدانید مخاطبان شما بیشتر ویدیو را میبینند و بعد وارد کانالهای دیگر شوید.
تا چه زمانی برای اتمام کار مهلت دارید؟
همیشه با یک زمانبندی کار را شروع کنید. ویدیویی که برای انتشار آن ماهها وقت وجود دارد، بودجه و فضای خلاقیت بسیار متفاوتی با فیلمی دارد که چند روز زمان برای آن در نظر گرفته شده است.
بودجه چقدر است؟
ویدیو ساختن میتواند کاری گران باشد؛ اما اگر یک بودجه تعیین کنید، اجباری برای این موضوع وجود ندارد. تحقیقات خود را انجام دهید و پارامترهای واقعگرایانه را مشخص کنید؛ به خصوص قبل از اینکه به سوال بعدی پاسخ دهید.
الزامات خلاقانه برای ساخت ویدیویتان چیست؟
با توجه به بودجه، مهارت و منابعی که دارید، ممکن است موانعی بر سر راه خلاقیتهای شما به وجود بیاید. آیا نیاز به یک طراح اختصاصی دارید؟ میخواهید یک ویدیوی انیمیشنی یا لایو اکشن بسازید؟
چه چیزی برای موفقیت ویدیو نیاز است؟
چند تا از شاخصهای کارایی کلیدی مطابق با هدف ویدیوی خود را انتخاب کنید. در بخشی آنالیز و تحلیل ویدیو در این مقاله بهتر متوجه این موضوع خواهید شد.
2- متن آن را بنویسید
یک جاهایی میشه از ویدیوهای بدون متن و فیلمنامه استفاده کرد: مستندهای اشک آور، چرت و پرت گفتن در بلاگهای ویدیویی و قطعا کلیپهای گربه!
به این ترتیب باید گفت که اکثر ویدیوهای بیزینسی نیاز به یک فیلمنامه دارند. اگر از این مرحله بدون توجه رد شوید، باید بیش از اون چیزی که نیاز هست، ویرایش کنید و ویدیویی بلندتر از مدت مناسب منتشر کنید و در این مسیر مخاطبان خود را از دست میدهید.
فیلمنامه خود را طوری شروع کنید که انگار در حال نوشتن پست وبلاگ هستید و یک لیست از موارد مهم و کلیدی که قصد نوشتن آنها را دارید داشته باشید و آنها را به طور منطقی مرتب کنید.
تمام موارد را در Google Doc بنویسید تا بقیه همکاران نیز در جریان کار قرار گرفته و در حین نوشتن بتوانند روی آن نظر بدهند. از فیلمنامه دو ستونه استفاده کنید، در سمت چپ دیالوگها و صداهای مورد نیاز را نوشته و در سمت راست موارد مورد نیاز برای تصاویر هماهنگ با آنها را ثبت کنید.
مخاطبان خود را برای فهمیدن هدف ویدیو تا آخرین ثانیه معطل نکنید که اگر این کار را بکنید قول میدهیم که تا انتهای آن را تماشا نخواهند کرد. مانند نوشتن یه مقاله خبری و استایل خبرنگاری، در ابتدای متن فیلمنامه یک قلاب قرار دهید که وضعیت هدف ویدیو را مشخص کند و مخاطب گیر آن بیفتد. این موضوع در ویدیوهای آموزشی و توضیحدهنده مهمتر است.
به مثال بالا توجه کنید که ما اجازه ندادیم مخاطب بدون فهمیدن هدف ویدیو از جمله دوم بگذرد.
ترجمه متن تصویر: مهم نیست چقدر از اینستاگرام استفاده کردهاید، همیشه یک حقه جدید برای یادگیری وجود دارد. در اینجا برخی از ترفندهای کمتر شناخته شده اینستاگرام را جمعآوری کردیم تا به شما کمک کند بیشترین استفاده را از این برنامه ببرید.
ترفندهای اینستاگرام
همین که شروع با ساخت ویدیو میکنید، متوجه یک تفاوت کلیدی بین متن ویدیو و پست بلاگ معمولی کسب و کارتان میشوید: لحن و زبان! لحن ویدیو باید آرام، واضح و محاورهای باشد. از استفاده از ساختارهای پیچیده جملات و سخنان فصیح دوری کنید و به جای آن با نوشتن متن در حالت اول شخص و استفاده از زبان تصویر با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. مختصر و مفید بنویسید؛ اما از کلمات شکسته و کوچه بازاری استفاده نکنید.
در مورد مثال”ترفندهای کمتر شناخته شده اینستاگرام” که در بالا دیدید، با استفاده از تغییرات کلمات و بهره بردن از تعداد کمتری از آنها و همچنین تکیه کردن به تصاویر، میتوان پست بلاگ را میتوان به یک فیلمنامه تغییر داد.
نسخه بلاگی: وقتی کسی شما را در یک ویدئو یا عکس تگ میکند، آن محتوا به طور اتوماتیک در قسمت Photos of you در پروفایل شما به نمایش گذاشته میشود؛ مگر اینکه بر روی آن کلیک کرده و به صورت دستی تگ را حذف کنید. برای دیدن تصاویری که از شما گذاشته شده است، وارد پروفایل خود شده و بر روی آیکون شبیه انسان در قسمت زیر بیوی خود کلیک کنید.
نسخه فیلمنامهای: هرچه دنبالکنندگان شما بیشتر میشود، افراد بیشتری شما را بر روی پستهای خود تگ میکنند. شما میتوانید تمام آنها را در قسمت Photos of you در پروفایل خود ببینید.
اکثر متنهای ویدئوها کوتاه است، احتمالا کوتاهتر از آنچه فکر میکنید. یک تایمر فیلمنامه در کنار خود داشته باشید تا در هنگام نوشتن و ویرایش مدت زمان آن را بررسی کنید؛ برای مثال یک متن 350 کلمهای، ویدئویی تقریبا 2 دقیقهای را میسازد.
کلمات بر روی کاغذ خیلی متفاوت از وقتی هستند که بلند خوانده شوند؛ به همین دلیل پیشنهاد میکنیم قبل از ساخت فیلم، یک میز گرد فیلمنامهخوانی راه بیندازید. هدف از این کار این است که مشکلات جزیی متن را از بین برده و قسمتهای مهم و نقاط عطف را به بهترین شکل اجرا کنید.
تعدادی از افراد (نویسندهها و نقش اصلی ویدیو) را دور هم همراه با لپتاپهایشان جمع کنید و چندین بار فیلمنامه را بلند بازخوانی کنید. اگر به صورت تصادفی جملهای را متفاوت از آنچه در فیلنامه گفته شده خواندید، به این فکر کنید که چرا این اتفاق افتاده و در مورد تغییر متن و لحن آن فکر کنید.
3- دوربین را بفهمید
اغلب اوقات ترس و عدم اطمینان از تجهیزات موجود و کارایی آنها، کسب و کارها را از ویدیو مارکتینگ باز میدارد؛ اما یادگیری نحوه فیلمبرداری زیاد غافلگیرتان نمیکند. در ضمن یک دوربین بسیار عالی با کاربری آسان در جیبتان موجود است، اسمارتفون!
ضبط کردن با اسمارتفون
قبل از ضبط کردن فیلم با آیفون یا اسمارتفونتان مطمئن شوید که تلفن شما فضای ذخیرهسازی کافی دارد و همچنین قابلیت Do not disturb را نیز در هنگام فیلمبرداری فعال کنید تا نوتیفیکیشنهای مزاحم، کار شما را خراب نکنند.
وقتی برنامه دوربین را باز کردید، گوشی را به صورت افقی بگیرید تا بهترین دید را داشته باشید و سپس آنقدر به سوژه خود نزدیک شوید که نیازی به استفاده از قابلیت زوم نباشد؛ زیرا معمولا باعث میشود ویدیوی نهایی پیکسل پیکسل و کم کیفیت و تار به نظر برسد.
وقتی در حال عکس انداختن هستید، به خصوص آیفون به خوبی میتواند بر روی سوژه فوکوس کند؛ اما در هنگام ضبط ویدئو با تکان خوردن شما، دوربین گوشی شما دائما خود را با سوژه تنظیم میکند، برای حل این مشکل exposure را قبل از شروع فیلمبرداری قفل کنید. بر روی سوژه کلیک کرده و نگه دارید تا باکس زرد رنگی با متن AE/AF Lock به نمایش در بیاید.
ضبط کردن با دوربینهای حرفهایتر
با وجود اینکه فیلمبرداری با آیفون یا دیگر اسمارتفونهای سطح بالا بسیار راضیکننده به نظر برسد و شما نیز با آن سازگار شدهاید؛ اما در یک سطح مشخص دیگر حس میکنید که آماده ارتقای کار خود هستید. در میان دنیای از دوربینهای دیجیتال، شما دهها انتخاب برای خرید دوربین دارید و در ادامه مقاله آنها را بهتر دستهبندی کردیم تا راحتتر جستجو و انتخاب کنید.
اولین موردی که باید در مورد آن تصمیم بگیرید خرید دوربین نیمهحرفهای یا حرفهای است.
دوربینهای نیمهحرفهای: این دوربینها به نوعی پل میان دوربینهای کامپکت ساده و انوع حرفهایتر این دستگاه است. دوربینهای نیمهحرفهای برای افرادی که قصد دارند ویدئو بسازند؛ اما فقط میخواهند خیلی ساده دکمه ضبط را زده و کار خود را شروع کنند، گزینهای فوقالعاده است. اکثر آنها لنزهای ترکیبی برای سادهتر کردن فرآیند ضبط را در خود جای دادهاند.
دوربینهای حرفهای: مانند DSLRها این نوع دوربینها به شما این امکان را میدهند تا به صورت دستی به تنظیمات بیشتری دسترسی داشته و میتوانید به عمق میدان (بکگراندی که روی ان فوکوس نشده) کمتری دست پیدا کنید که مردم دیوانه این نوع تصاویر هستند.
DSLRها در اصل برای عکاسی مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما اندازه آنها کوچک است، در شرایط کم نور بسیار عالی کار میکنند و با انواع مختلف لنزها همخوانی دارند که تمام این موارد آنها را برای فیلمبرداری عالی میکند؛ اما استفاده از DSLRها نیازمند آموزش و تمرین بیشتر و همچنین خرید لنزهای اضافه است.
اگر قصد دارید از گزینههای نیمهحرفهای انتخاب کنید، نگاهی به Canon PowerShot ELPH 340 بیندازید. GoPro HERO5 نیز گزینهای جذاب و باحال برای فیلمبرداریهای ماجراجویانه و پرتحرکتر است.
اگر میخواهید سراغ DSLR بروید، گزینههای خود را انتخاب کنید و کلی درباره آنها تحقیق کرده و نقد و بررسیهای مختلف را بخوانید. بهترین گزینهها به ترتیب کاهش قیمت Sony Alpha a7SII، Nikon D810 و Canon EOS 5D Mark III است. برای گزینههای کمهزینهتر Canon EOS 7D Mark II، Canon 80D و Nikon d3300 یا Canon EOS Rebel T6 را در نظر بگیرید.
فهم تنظیمات دستی دوربین
اگر یک دوربین DSLR را انتخاب میکنید، قبل از شروع فیلمبرداری باید با برخی از تنظیمات دستی آن آشنا شوید: فریم ریت، سرعت شاتر، ایزو، دیافراگم و تعادل رنگ. وقتی در حال خواندن در مورد این مواید هستید، دوربین خود را نزدیکتان نگه دارید؛ چون فهم تنظیمات دستی بدون تست کردن آنها، فایدهای ندارد.
قبل از اینکه شروع کنیم، این نکته را یادآور میشوم که این مقاله در مورد ویدیو مارکتینگ بوده و تخصصی در مورد دوربین و آموزش آن نیست و اگر اطلاعات بیشتری میخواهید باید خودتان شروع به تحقیق و مطالعه کنید. موارد زیادی برای یادگیری وجود دارد تا کامل به این تنظیمات مسلط شده و با ترکیب آنها دیدهای متفاوتی خلق کنید.
نکته آخر اینکه روشهای متفاوتی برای تنظیم این موارد در دوربینهای مختلف وجود دارد که برای حل این مشکل به راهنمای دستگاه خود مراجعه کنید.
فریم ریت
با توجه به نوع ویدیو، گزینههای زیادی برای سفارشی سازی وجود دارد. معمولترین نوع تنظیم برای فریم ریت، فیلمبرداری با 24 یا 30 فریم بر ثانیه است.
متخصصان برای ظاهر سینماتیکیتر 24 فریم بر ثانیه را بیشتر ترجیح میدهند؛ اما استفاده از فریم ریت 30fps برای ویدیوهایی که قرار است منتشر شود، معمولتر است. بهترین کار این است که از مخاطب نهایی بپرسید که ترجیح او چیست و بر اساس آن شروع به فیلمبرداری کنید؛ سپس مطمئن شوید که در رزلوشن 1920*1080 فیلمبرداری میکنید تا کیفیت فیلم تضمین شود. بعد از مشخص کردن فریم ریت و رزلوشن، وقت تنظیم سرعت شاتر، ایزو و دیافراگم است. دوربین خود را در حالت دستی قرار دهید تا بتوانید این موارد را کنترل کنید.
قبل از اینکه هر کدام از این موارد را به صورت جداگانه معرفی کنیم، ذکر این نکته ضروری است که این سه متغییر باید پشت سر هم و با هم کار کنند. اکثر عکاسان از مثلث Exposure برای تبیین ارتباط آنها با نور محیط و دوربین استفاده میکنند.
دیافراگم
دیافراگم سایز باز شدن لنز است. درست مانند چشم انسان، اندازه لنز دوربین نیز کم و زیاد میشود تا میزان نور ورودی را کنترل کند. برای اندازهگیری دیافراگم از f-stop استفاده میشود که هرچه عدد آن کمتر باشد، لنز بازتر بوده و عدد بزرگتر f-stop به معنای عرض کمتر لنز است.
دیافراگم برای ویدیوی شما چه اهمیتی دارد؟ وقتی نور زیادی وارد لنز شما شود، تصویری روشنتر با عمق میدان کمتری دریافت میکنید. این موضوع وقتی میخواهید سوژه شما از بکگراند جدا شود، عالی است؛ اما وقتی نور کمتری وارد لنز شود، عمق میدان عمیقتری داشته و میتوانید فوکوس عمیقتری روی قاب خود اجرا کنید.
سرعت شاتر
برای فهمیدن مفهوم سرعت شاتر، ابتدا باید در مورد عکاسی حرف بزنیم. وقتی عکس میگیریم، سرعت شاتر مدت زمانی که لنز دوربین در معرض نور قرار میگیرد را نشان میدهد. مدت زمانی که دوربین شما چشمک میزند (تصور برای فهم بهتر)، همان سرعت شاتر شماست. اگر تصویری را دیدید که تعداد زیادی مرغ مگسخوار به گونهای در عکس وجود دارند که گویا در زمان متوقف شدهاند، احتمالا سرعت شاتر بسیار بالا بوده و اگر تصویری از رودخانه دیدید که آب آن در هنگام حرکت تار شده است، سرعت شاتر کم بوده است.
سرعت شاتر را با ثانیه اندازهگیری میکنند و یا در اغلب موارد با کسری از ثانیه. هرچه مخرج این کسر بیشتر شود، سرعت شاتر بالاتر میرود؛ پس یک هزارم سرعت بیشتری دارد تا یک سیام. اما سرعت شاتر در ویدئو چه مفهومی دارد؟ ما زیاد وارد این مبحث نمیشویم؛ اما برای تنظیمات بهتر و کافی، نیاز است که کمی محاسبات ریاضی انجام دهید!
در ابتدا فریم ریت را در 2 ضرب کنید، این عدد مخرج کسر شما برای سرعت شاتر است. پس اگر فیلم شما با 24 فریم بر ثانیه ضبط شده است، مخرج کسر 48 است. از آنجایی که سرعت شاتر فقط به صورت اعداد صحیح در مخرج تعیین میشود، باید 1/48 را به 1/50 تبدیل کنید:
? در حالت 24fps: 24*2 —-> معادل سرعت شاتر 1/50
? در حالت 60fps—-> معادل سرعت شاتر 1/2
? در حالت 30fps—-> معادل سرعت شاتر 1/60
یادتان باشد که این راهنما فقط برای تعیین سرعت شاتر است. سنتگرایان از این محاسبات برای تعیین سرعت شاتر استفاده میکنند؛ اما همیشه فضا برای پیشرفت و بهتر کردن تصاویر وجود دارد. در مورد ویدبو، قوانین میتوانند شکسته شوند؛ اگر دلیل خوبی برای آن بیاورید.
ایزو
آخرین مورد در مثلث Exposure، ایزو است. در عکاسی و فیلمبرداری دیجیتال، ایزو میزان حساسیت لنز به نور را نشان میدهد. در دوربینتان تنظیمات مربوط به ایزو با اعداد 100 تایی یا 1000 تایی مشخص میشود (200، 400، 800، 1600 و غیره)
هرچه این عدد بالاتر باشد، لنز شما به نور حساستر است. ایزو همچنین بر روی نویز تصاویر شما نیز تاثیر میگذارد. ایزوی پایین تصاویری مجعد و صافتر و ایزوی بالا تصاویری با نویز بیشتر تولید میکند.
وقتی در حال انتخاب ایزو هستید، نورپردازی محیط را نیز در نظر بگیرید. اگر نور خوبی به سوژه میرسد، میتوانید از ایزوی پایینتری در حد 100 یا 200 استفاده کنید. اگر برای مثال در داخل فضای بسته و با نور کمتری فیلمبرداری میکنید، باید ایزو را بالاتر ببرید؛ اما حواستان به نویز تصاویر نیز باشد.
در این قسمت میتوانید ببینید که هر سه ضلع مثلث چگونه با هم کار میکنند. وقتی در شرایط کمنوری هستید، بهتر است از لنزی با f-stop پایینتر که نور بیشتری را وارد کند استفاده کنید و با دوری از ایزوی بالا تصاویر را نویزدار نکنید.
اگر با تنظیمات دستی کار خود را شروع میکنید، غافلگیر نشوید. فهمیدن و درک نکات این مثلث نیازمند تمرین و زمان زیادی است. در اینجا دو پیشنهاد برای بهتر کردن فرآیند آموزش و یادگیری قویتر به شما میدهم:
- با عکس شروع کنید: با تغییر حالت دوربینتان از فیلمبرداری به عکاسی میتوانید رابطه بین ایزو، سرعت شاتر و دیافراگم را ببینید. کلی عکس بگیرید و هرکدام از این تنظیمات را تغییر دهید. بعد از گذشت مدت زمانی، اعداد دیگر کمتر برای شما نا آشنا هستند و تنظیم کردن منطقیتر و اعمال آنها به ویدئو راحتتر است.
- یک فرآیند را تشکیل دهید: هر فیلمبردار روش و متود خاص خودش را دارد؛ اما پیشنهاد میکنیم که با محاسباتی که گفته شد، ابتدا سرعت شاتر خود را تنظیم کنید؛ سپس با توجه به عمق میدان مورد نیاز خود، دیافراگم را تعیین کرده و در نهایت ایزو را تنظیم کنید. در آخر دوباره به سراغ سرعت شاتر بروید تا بهترین تنظیم را پیدا کنید.
در حالی که ایزو، سرعت شاتر و دیافراگم سه ستون اصلی در فیلمبرداری و عکاسی دستی هستند، یک تکه چهارم نیز وجود دارد که پازل را تکمیل کرده و به اندازه این 3 اهمیت دارد.
تعادل رنگ
تعادل رنگ دمای رنگ محیطی که در آن کار میکنید را به دوربین میگوید. انواع مختلف نور، دمای رنگ متفاوتی دارند؛ برای مثال لامپهای رشتهای رنگ خیلی گرمی دارند. نورهای فلوئورسنت مقداری سردتر هستند. نور طبیعی روز سرتر است. قبل از اینکه شروع به ضبط کنید، باید با توجه به محیط تعادل رنگ سفید دوربین خود را تنظیم کنید.
تنظیمات دقیق دوربین به مدل شما بستگی دارد؛ اما یک گزینه اتوماتیک، پریستهای مخلف (تنظیمات از پیش تعیین شده برای فضای آفتابی، ابری و…) و همچنین یک گزینه سفارشی نیز در دسترس است. به هر قیمتی شده از حالت اتوماتیک دوری کنید و به سراغ پریستها و گزینه سفارشی بروید. اگر دوربین شما DSLR است، احتمالا گزینهای دستی برای تنظیم دمای رنگ محیط با واحد کلوین نیز وجود خواهد داشت.
برای فهم بهتر اهمیت تنظیم تعادل رنگ سفید، این دو عکس را مشاهده کنید و تفاوت بین آنها را ببینید. محیط با استفاده از نور فلوئورسنت زرد نورپردازی شده است. میبینید که تصویر با تنظیمات مناسب چقدر طبیعی و خوب به نظر میرسد، در حالی که اگر از پریست نور آفتاب در روز استفاده کنیم، یک لایه رنگ آبی به صحنه اضافه میشود.
فوکوس
فوکوس یکی از تنظیمات کلیدی فیلمبرداری نیست؛ اما قطعا در نظر داشتن آن بسیار مهم است.با DSLR میتوانید با فوکوس اتوماتیک یا دستی کار کنید. انتخاب بین این دو آپشن به نوع دوربین و لنز بستگی دارد؛ اما فوکوس اتوماتیک همیشه دقیق نیست.
از فوکوس دستی استفاده کنید و با استفاده از + و – سوژه را بزرگ کرده و به صورتش نزدیک شوید؛ سپس فوکوس را روی لنز تنظیم کنید. در حالتی که فیلمبرداری ثابت است ( مانند مصاحبه) فوکوس را روی مژههای سوژه قرار دهید که در این صورت اطمینان حاصل میکنید که تصویری واضح و شارپ دارید.
4- استودیوی خود را آماده کنید
وقتی شروع به ساخت استودیوی خود میکنید، متوجه میشوید هزینهها همینطور اضافه میشوند. شما فقط به دوربین نیاز ندارید؛ بلکه باید سه پایه، منبع نور و میکروفون نیز خریداری کنید؛ نیازی که هر فرد در مرحله ویدیو مارکتینگ با آن مواجه می شود.
یک نفس عمیق بکشید، با داشتن مقداری اطلاعات، استودیوی شما با هزینه کم ساخته میشود و ترفندهای زیادی برای با کیفیت کردن ویدئویتان موجود است.
تجهیزات اصلی و پایه
همیشه با سه پایه ضبط را انجام دهید. نیازی به گفتن نیست؛ اما روش فیلمبرداری روی دست که برای استوری اینستاگرام و اسنپ چت استفاده میکنید، برای یک ویدیوی کسب و کاری مناسب نیست! مطمئن شوید که یک تصویربرداری ثابت دارید و در حین انجام کار چیزی را نشکنید!
رنج قیمتی سه پایهها بسیار وسیع است و کیفیت آنها نیز بستگی به نوع دوربین و لنز شما دارد. اگر با آیفون خود فیلمبرداری میکنید یک سه پایه ساده رو میزی؛ مانند Arkon Tripod Mount مناسب است. اگر از DSLR استفاده میکنید، شرکت Manfrotto سه پایههای خوبی را میسازد که Manfrotto BeFree اولین گزینه است و کیفیت و قیمت از اینجا به بعد افزایش مییابد.
در کنار سه پایه به خرید کارت حافظه و باطری دوربین نیز فکر کنید؛ زیرا فیلمبرداری سریعتر از عکاسی این دو را تمام میکند.
تجهیزات صوتی
اگر شروع به تست کردن تجهیزات دوربین خود کردهاید، احتمالا متوجه شدهاید که دوربینتان یک میکروفون داخلی دارد… از آن استفاده نکنید!
وقتی دوربین را در فاصلهای منطقی از سوژه قرار میدهید، متوجه میشوید که میکروفون داخلی آن به قدری قدرتمند نیست که بتواند به اندازه کافی صدا را با کیفیت دریافت کند و باید بر روی خرید تعدادی از تجهیزات صوتی مورد نیاز سرمایهگذاری کنید.
وقتی با آیفون فیلمبرداری میکنید، تعداد زیادی آپشن ارزان و در دسترس وجود دارد؛ برای مثال Movo MA200 Omni-Directional iPhone microphone محصول بسیار خوب و کارایی است.
نظرات بین مهندسین صدا برای بهترین تجهیزات صوتی جهت استفاده در DSLR ها وجود دارد. احتمالا در ویدیوهای بسیاری دیدهاید که از میکروفون لاولیر ( میکروفون یقهای کوچکی که زیر لباس سوژه قرار میگیرد) استفاده میکنند.
لاولیرها هم به صورت سیمی و هم بی سیم در دسترس هستند. با این حال این نوع میکروفونها میتواند کمی مزاحمت ایجاد کنند؛ زیرا هم نقش اصلی فیلم که باید دائما میکروفون را زیر تیشرت خود تحمل کند و هم مخاطب که دائما آن را میبینند، اذیت میشوند.
برای حل این مشکل پیشنهاد ما این است که اگر در یک محیط کنترل شده مانند استودیو یا دفتر کار ضبط میکنید، از SHUTGUN MIC استفاده کنید.این نوع میکروفونها قابل اعتمادند و صدای خوبی را ضبط کرده و در تصویر دیده نمیشوند؛ در ضمن صدای محیط را هم به صورت صدای طبیعی ضبط میکنند.
برای درست کردن یک میکروفون شاتگان در استودیو خودتان نیاز به میکروفونی همچون Sennheiser ME66 ، XLR cable و یا Zoom H4N recorder دارید. با استفاده از Zoom H4N recorder شما میتوانید صدا را به صورت جداگانه روی کارت حافظه ضبط کرده و همچنین میزان ضبط صدای محیط را تنظیم کنید.
میدانیم که هزینه کردن برای این نوع تجهیزات کمی سخت است؛ اما درست کردن یک ستاپ شاتگان برای میکروفون یک سرمایهگذاری بسیار خوب برای بهرهبرداری طی سالیان است. برای گزینه ارزانتر میتوانید از Rode VideoMic استفاده کنید که بالای دوربین DSLR شما قرار گرفته و به بدنه متصل میشود.
تجهیزات مربوط به نورپردازی
دوربین دارید، تجهیزات صوتی آماده است، حال نوبت به صحبت در مورد نورپردازی رسیده است.
برای اینکه استودیوی خود را تجهیز کنید و در عین حال حساب بانکی خود را نابود نکنید، به مغازه الکتریکی محل رفته و چند رشته سیم و چراغ رو میزی بخرید. به پایه نور نیز نیاز دارید که میتوانید آنلاین آن را سفارش دهید.
نورپردازی سنتی روشی است به اسم نورپردازی سه نقطهای؛ همانطور که احتمالا حدس میزنید که این روش شامل قرار دادن سه منبع نور در سه نقطه استراتژیک اطراف سوژه و اعمال سایههای جذاب روی صورت آنهاست.
در ابتدا به یک نور کلیدی نیاز دارید. این نور با زاویه 45 درجه سمت راست یا چپ سوژه قرار دهید. نور بالا سر سوژه را بالا برده و به سمت پایین نشانه بگیرید. همانطور که از نامش مشخص است، این منبع کلیدی نور است و اگر مجبور بودیم، باید بتواند به تنهایی نور صحنه را تامین کند.
سپس نور پر کننده را در سمت دیگر با زاویه 45 درجه قرار داده و آن را کمی بالاتر از سطح چشم سوژه بگذارید. هدف از نور پرکننده نرمکردن و متعادل کردن سایهای است که از نور کلیدی ایجاد شده؛ در نتیجه این منبع نور باید کمنورتر از نور کلیدی باشد. اگر نتوانستید از دو نوع منبع متفاوت استفاده کنید، نور پر کننده را در پشت گذاشته و با یک پرده شفاف و گیره لباس روی آن کمی نورش را متعادل کنید.
و در نهایت نور پشتی یک لایه سوم به بعد اضافه میکند. سوژه را از بکگراند دور کنید، منبع نور را پشت سر سوژه قرار داده و آن را کمی بالاتر از سرش بگذارید و کاری کنید در تصویر نباشد. نور باید به پشت سر سوژه بخورد تا قابی از نور ایجاد شده و از بکگراند جدا شود.
راهاندازی استودیو در دفتر کارتان
خوب اکنون تمام تجهیزات را دارید و زمان آن رسیده است که استودیوی شخصی خودتان را در دفتر کارتان بسازید. همیشه میتوانید وسایلتان را در یک کمد انبار کنید؛ اما با داشتن مکان مشخص برای استودیو برای هر بار ضبط زمان زیادی را برای آمادهسازی ذخیره میکنید؛ پس به سراغ اتاق بزرگتری همچون اتاق کنفرانس بروید. در ابتدا مطمئن شوید که اتاق کنفرانس زیاد خالی نباشد و اگر اینطور است، مبل و پتو و میز و صندلی بیاورید تا اکوی صدا زیاد نشود.
صحبت از صدا شد. حتما حواستان را جمع کنید که صدای کولر در محیط پخش نشود. اتاقی با کمترین نویز پیدا کنید و یا در هنگام ضبط کولر را خاموش کنید. یک کاغذ رنگی عکاسی خریداری کنید تا بکگراند را تشکیل دهد و این خیلی بهتر از دیوار سفید اتاق کنفرانس است.
وقتی زمان ضبط کردن فرا رسید، افراد اضافی را از اتاق خارج کرده و چراغهای بالا سر را نیز خاموش کنید. نور سه نقطهای خود را راه بیندازید و فقط زمانی از سوژه بخواهید وارد اتاق شود که همه چیز آماده است؛ زیرا هیچ چیز بدتر از این نیست که با اضطراب وارد مکانی شوید و بعد آنجا هم استرس و سردرگمی خاموش روشن شدن چراغها و تست کردن دوربین شما را اذیت کند.
5- افراد حاضر در ویدئو را آماده کنید
اگر بازیگران با تجربه و با اعتماد به نفس در شرکت خود دارید، شانس آوردهاید. سوژه ویدئو یک منبع کمیاب است؛ اما با مقداری آموزش و مربیگری (و به اشتراک گذاشتن خندههای عصبی) میتوانید به هم تیمیهای خود کمک کنید در مقابل دوربین خوب ظاهر شوند.
مهم نیست که این اولین ویدئوی شماست یا پنجاهمین، یادتان بماند که رفتن جلوی دوربین ترسناک است. زمان زیادی را برنامهریزی کنید و متن فیلم را از قبل به شخصیت اصلی بدهید؛ اما اشاره کنید که نیاز به حفظ کردن آن نیست.
لپتاپ را پایینتر از جایی که دوربین میگیرد قرار داده و فیلنامه رو بخش بخش کنید و هر بخش را جداگانه ضبط کنید تا بهترین حالت به وجود بیاید. اگر جز تصویر خود سوژه قرار است از فیلمهای دیگر هم استفاده شود، از نقش اصلی بخواهید متون آن قسمتها را جداگانه مانند یک گوینده بخواند.
در هنگام فیلمبرداری وظیفه شما چیزی بیش از زدن دکمه ضبط است. اول از همه و مهمتر از همه این است که شما باید مربی باشید. نظرات انتقادی را بشنوید و آنها را با حمایت کردن متعادل کنید و هر زمان که نیاز شد انگیزه کافی را بعد از هر برداشت به تیم تزریق نمایید. به این دلیل است که راهاندازی یک میز گرد در هنگام نوشتن فیلنامه بسیار مهم است. نظر دادن وقتی دوربینی در اتاق نیست، راحتتر است. در هنگام فیلمبرداری مقداری شوخی کنید و مسخرهبازی در بیاورید تا نقش اصلی معذب نشود و این موضوع تاثیرش را در فیلم نهایی نشان خواهد داد.
اما در عین حال که سرگرمی را در صحنه تامین میکنید، هوشیار بمانید! وظیفه شماست که به تمام جزییات کوچک؛ مانند اطمینان حاصل کردن از روشن بودن تمام میکروفونها و تغییرات در نورپردازی نیز توجه کنید.
هر بخش را چندین بار ضبط کنید و کاری کنید نقش اصلی شما با شور و اشتیاق کار کند. وقتی به این نتیجه رسیدید که صحنه را عالی گرفتند، یک بار دیگر هم ضبط کنید. در این لحظه نقش اصلی شما بسیار آماده است و نتایج فوقالعاده خواهند بود.
در انتهای بعد از اتمام فیلمبرداری به سراغ ابتدای فیلنامه خود بروید. از آنجایی که در طول فیلمبرداری نقش اصلی شما اعتماد به نفس بیشتری یافته است، بهتر این است که دوباره بخش اول فیلم که مهمترین قسمت آن نیز هست را دوباره ضبط کنید.
اصول ترکیببندی
برخی از فیلمها هستند که خیلی ساده زیبا به نظر میرسند. این موضوع بخاطر داستان یا تصاویر زیبا نیست و صحنه نیز ممکن است در یکی از خستهکنندهترین حالتهای ممکن ضبط شده باشد؛ اما باز هم انگار به نحوی همه برداشتها درست به نظر میرسند.
این قدرت ترکیببندی است، وقتی اجزای فیلم دقیقا در زمان درست در فیلم ظاهر میشوند، کیفیت ویدئوی شما به طور نمایی افزایش پیدا میکند و این می تواند یک امتیاز مثبت در ویدیو مارکتینگ باشد.
قوانین ترکیببندی برای ویدئو شبیه همان چیزی است که احتمالا در کلاس عکاسی یا هنر آموختهاید. اول از همه به قانون یک سوم توجه کنید. با این کار صفحه دوربین را دارای دو خط افقی و سه خط عمودی تصور کنید و در این حالت عناصر اصلی فیلم باید در تقاطع این تصاویر قرار بگیرند.
برای مثال اگر در حال ضبط یک ویدئوی آموزشی هستید، چشم سوژه باید در تقاطع خط افقی بالایی و خط عمودی سمت راست قرار بگیرد.برای فیلمهایی که در آنها سوژه در حال صحبت و مصاحبه است، فضای کافی در بالای سر وی قرار دهید.
یکی از راههای خوب برای بهتر کردن ظاهر ویدئویتان استفاده از b-roll؛ یعنی استفاده از صحنههای اضافی و قطعات بیرونی است. این صحنه اضافی میتواند تصویری از اپراتور خدمات مشتریان در حال صحبت با تلفن، طراح وبسایتتان در حال کار، تصاویری از دفتر کار و یا حتی اسکرینشاتهایی از محصولاتتان باشد. نکته کلیدی و مهم در b-roll این است که این تصاویر داستان اصلی شما را بهبود بخشیده و بهتر کنند.
وقتی در حال جمعآوری تصاویر b-roll هستید، باید زوایا و فاصلههای مختلف را رعایت کنید. هرکدام از این زوایا و متغییرها در فیلمسازی پیشرفته اسم مخصوص به خود را دارد.تصاویر سازماندهی: تصاویر وسیعی که به بیننده این امکان را میدهد تمام صحنه را ببیند. استفاده از این نوع شات برای معرفی کار در ابتدای فیلم عالی است.
تصاویر مدیوم: تصاویری با وسعت کمتر که بر روی سوژه یا بخشی از صحنه تمرکز میکند. در یک مصاحبه کلاسیک استفاده از این نوع تصویربرداری خوب است.کلوزآپها: زوم کردن زیاد برای نشان دادن جزییات که میتواند نشان دادن دست یک فرد در حال تایپ یا ریختن قهوه باشد.
برای تمرین سعی کنید یک داستان را با استفاده از b-roll و برنامهریزی برای تصویربرداری تعریف کنید؛ برای مثال سوژه شما در را در راهرو باز میکند و وارد فضای دفتر میشود، بر روی میز مینشیند، لپتاپش را باز کرده و شروع به تایپ کردن میکند. ساده به نظر میرسد دست است؛ اما گرفتن این سکانس ده ثانیهای میتواند تشکیلدهنده 6 کلیپ b-roll شود.
حال آخرین درس از مباحث ترکیببندی: استمرار! استمرار به این معنی است که شاتها و سکانسهای مختلف را طوری بگیرید و کنار هم بچینید که گویا در یک زمان و مکان اتفاق افتادهاند؛ برای مثال فرض کنید که در یک برداشت لیوان آبی بر روی میز است و در برداشت و سکانس بعدی نیز باید همان مقدار آب در لیوان بوده و لیوان دقیقا در جای قبلیاش قرار بگیرد.
یا فرض کنید که میخواهید سوژه در اتاق را باز کرده و وارد شدن از دو طرف نشان داده شود. بعدا در مرحله پس تولید میتوانید طوری ویرایش را انجام دهید که گویا این دو سکانس در یک لحظه اتفاق افتادهاند.
6- برای ویرایش کردن فیلم بگیرید
در بحث فیلمبرداری برخی افراد در ضبط کردن بهتر هستند و برخی در ویرایش؛ هر کدام از این نوع افراد که هستید، باید طبق برنامهریزی و فرآیند مناسب پیش بروید.
برای مثال به عنوان فردی که پشت دوربین قرار میگیرد، شما فکر میکنید که تمام تصاویر و فیلمهای کافی و لازم را گرفته و سوالات مناسبی را در مصاحبه پرسیدهاید؛ اما وقتی کار به دست ادیتور میرسد، متوجه میشود که برخی از شاتها را بیش از اندازه گرفتهاید و ترفندهایی که کار او را راحتتر میکرد، به کار نگرفتهاید.
در فرایند ویدیو مارکتینگ فیلمسازان یک درس با ارزش به ما دادهاند: برای ویرایش کردن فیلم بگیرید. با در نظر گرفتن این موضوع که دارید فیلم را ضبط میکنید تا بعدا ویرایش شود، تصمیمات هوشمندانهتری گرفته و زمان زیادی را در هنگام تدوین ذخیره خواهید کرد.
اولین قدم برای اعمال ذهنیت “فیلمبرداری برای ویرایش” این است که در ابتدا و انتهای هر سکانس و برداشت یک فضای خالی نگه دارید. به این فضای خالی دستگیره گفته میشه و برای ادیتور زحمت اضافی جهت بریدن صحنهای که نزدیک صحنهای مهم است، ایجاد نمیکند.
در قسمت آمادهسازی نقش اول کارتان گفتیم که بهتر است فیلنامه را به بخشهای کوتاهتر تقسیم کرده و ضبط کنید. اگر تدوینگر مجبور بود که این تکهها را به هم بچسباند، ممکن است صورت یا دستهای کاراکتر شما ناگهان بین دو تکه از فیلم تغییر حالت بدهند. به این پدیده پرش کات میگویند و یک چالش بسیار سخت و جالب برای تدوینگران است؛ خوشبختانه استفاده از B-roll ها در این موارد به کمک میآید.
وظیفه شما به عنوان یک تهیهکننده این است که به اندازه کافی b-roll ضبط کنید تا تدوینگر چیزی کم نیاورد. یک لیست از تمام ایدههایی که برای B-roll دارید تهیه کنید و در هنگام ضبط هرکدام از آنها روی آنها خط بکشید.
برای پوشش پرش کاتها میتوانید از دو دوربین نیز استفاده کنید، به خصوص وقتی در حال ضبط یک مصاحبه بدون متن خاصی هستید. دوربین اول همان حالت سنتی خودش از روبرو را دارد و دوربین دوم باید 30 تا 45 درجه در کنارهها گذاشته شود تا تصویری کاملا متفاوت را بگیرد؛ تدوینگر بعدا میتواند بین این دو صحنه، فیلم را جابجا کند تا همه چیز طبیعی و سر راست به نظر برسد.
یک نکته در مورد فیلمبرداری با دو دوربین: ویرایشگر شما باید فیلم را با دو دید مختلف همگامسازی کند. برای کمک کردن به او، قبل از پرسیدن سوال اول مصاحبه، دست خود را جلوی هردو دوربین به هم بزنید، درست مانند کلاکتهای قدیمی. نرمافزارهای جدید قابلیتهای همگامسازی اتوماتیک دارند؛ اما این کار به ویرایشگر کمک میکند در مرحله اول کار کلیپها را به خوبی کنار هم بچیند.
در نهایت اینکه برداشتهای خوب خود را علامت گذاری کنید. بعد از اینکه ضبط بخشی از کار تمام شد، شاید مجبور شوید 10 بار یا شاید بیشتر آن صحنه را ضبط کنید، برای راحتتر کردن کار تدوینگر، آن کلیپ و برداشتی که مورد قبول خودتان است را با تکان دادن دستتان جلوی لنز دوربین مشخص کنید.
7- تصاویر ضبط شده و فیلم خود را مرتب کنید
بله مرتب کردن فایلها کاری حوصله سر بر است؛ اما در هنگام ویرایش فیلم ممکن است پروژه شما را نجات دهد.
وقتی شما شروع به ساخت فیلم میکنید، باید نگاهی عمیق به عادتهای کار کامپیوتری و مرتبسازی خود بیندازید. اگر از آن دسته از آدمهایی هستید که در یک دسکتاپ بهمریخته کار میکنید، میدانید از چه چیزی حرف میزنم و اگر به این صورت ادامه دهید، کلی آسیب خواهید دید.
اول از همه اینکه حجم فایلهای ویدئویی بسیار بالاست؛ پس احتمالا دلتان نخواهد آنها را در فضای هارد داخلی خود ذخیره کنید. به سرعت فضای ذخیرهسازی شما به اتمام میرسد و سرعت پردازش کامپیوترتان پایین میآید.
به جای این کار بر روی خرید هارد اکسترنال سرمایهگذاری کنید. اکثر فعالان حوزه مولتی مدیا از این نوع هارد استفاده میکنند. استفاده از این روش برای کار در یک تیم هم بسیار خوب و مفید است؛ چون به راحتی میتوانید فایلهای خود را با دیگران نیز به اشتراک بگذارید.
نکه دوم اینکه نرمافزارهای ویرایش در مورد جایی که فایلهای خود را ذخیره میکنید حساس هستند و اگر طبق ساختار اصلی فایل کار نکنید، با کلی ارور مواجه خواهید شد. در بخش بعدی در مورد انتخابات و ترفندها و تمرینهای نرمافزارهای مختلف با شنا صحبت خواهیم کرد.
در هارد اکسترنالتان میتوانید یک پوشه جداگانه برای هر پروژه درست کنید. در این پوشه نیز یک سری پوشه دیگر برای کلیپها، صداها، طراحیها، انیمیشنها و… باید درست شود. طبق راهنمای تصویری زیر پوشه هر پروژه را کامل کنید.
وقتی فیلمها را از دوربین خود استخراج کردید، آنها در پوشه footage قرار دهید. هم برای پوشههای پروژه و هم فایلهای ویرایشی یک ساختار نامگذاری ثابت را در پیش بگیرید.
حتی با وجود یک هارد اکسترنال با فایلهای کاملا مرتب، باز هم ممکن است دچار مشکل شوید؛ پس حتما یک نسخه پشتیبان از فایلهای خود تهیه کنید. داشتن یک هارد اکسترنال برای فایلهای اصلیف یک هارد اکسترنال برای فایلهای بک آپ و یک بک آپ ابری در دراپ باکس یا گوگل درایو چیزی غیر معمول نیست.
8- فیلم خود را ویرایش کنید
خوب اکنون فیلم خود را ضبط کردهاید، تبریک میگویم، شما نیمی از راه را رفتهاید.
خوب اکنون وقت صحبت درباره ویرایش کردن رسیده است. میفهمیم که ویرایش ویدئو ممکن است کمی گیجکننده باشد. اولین کاری که باید انجام دهید، انتخاب نرمافزاری مناسب است. در دنیای امروز انواع نرمافزارها با توجه به مهارت، سیستم عامل و بودجه (در صورت خرید نرمافزار) شما گزینههای زیادی در دسترس است. نرمافزارهای موبایلی نیز در این زمینه وجود دارند که میتوانند به شما کمک کنند.
ابتدایی : Apple iMovie
iMovie نرمافزار مخصوص ویرایش ویدیوی کمپانی اپل بوده و با مک و دیگر دستگاههای Ios سازگار است. کار با این نرمافزار آسان بوده و محیطی کاربرپسند دارد؛ از همه مهمتر اینکه بر روی تمام دستگاههای اپل رایگان در دسترس است. با این برنامه میتوانید کلیپها را بریده، موزیک اضافه کرده، جلوههای صوتی افزوده، تغییرات رنگ را اعمال کرده، فیلتر بگذارید و جلوههای ویژه را مورد استفاده قرار دهید.
این برنامه همچنین قالبهای از پیش آماده شدهای را به شما ارائه میدهد که میتوانید با استفاده از آنها فرآیند ویرایش کردن را ساده کنید. iMovie همچنین از ویدئوهای 4k نیز پشتیبانی میکند که کار آپلود فایل نهایی بر روی پلتفرم میزبانی ویدئو را نیز آسان میکند.
عدم داشتن تنظیمات پیشرفته برای تصحیح رنگ و برخی امکانات ویرایش کردن چیزی نیست که حرفهایها آن را در iMovie بپسندند؛ اما برای شروع تازهکارها بسیار عالی است.
پیشرفته: Adobe Premiere Pro
Adobe Premiere Pro یک نرمافزار پیشرفته و پیشرو است که توسط تازهکارها و افراد حرفهای مورد استفاده قرار میگیرد. ظاهر این نرمافزار قابلیت شخصیسازی داشته و ویژگیها و امکانات پیشرفته ویرایش آن باعث شده است به عنوان نرمافزار استاندارد صنعتی شناخته شود که فیلمهای بزرگ هالیوودی همچون Gone Girl و Deadpool نیز توسط Adobe Premiere Pro تدوین شده است.
با Adobe Premiere Pro همکاری کردن با سایر اعضای تیم آسانتر بوده و مرتبسازی مواد مورد نیازتان لذتبخش خواهد بود؛ در ضمن با استفاده از این نرمافزار همگامسازی فایلها و کار همزمان با دیگر نرمافزارهای ادوبی همچون After Effects و Photoshop راحتتر است.
این پلتفرم از ویدئوهای با کیفیت 4k و بالاتر پشتیبانی کرده و ابزارهای بسیار قوی برای تصحیح رنگ در اختیار شما میگذارد که به این ترتیب آن را به گزینهای بهتر نسبت به iMovie تبدیل میکند.
9- موسیقی خود را انتخاب کنید
اولین چیزی که وقتی در مورد یک ویدیو به ذهنتان میرسد چیست؟ حدس میزنم که جواب شما خود فیلم باشد؛ با وجود اینکه باید بر روی خود ویدئو تمرکز کنید، یادتان نرود که برنامه و بودجه لازم برای موزیک را هم در نظر بگیرید.
موسیقی یک ابزار بسیار قوی برای تغییر حال و ریتم فیلم است. انتخاب موسیقی معمولا تفاوت میان یک تازهکار و یک فرد حرفهای را به خوبی نشان میدهد. اگر از موسیقی به درستی استفاده کنید میتوانید توجه مخاطب را حفظ کرده، احساسات او را تحریک نموده و استایل ویرایشی خود را تعریف کنید.
قبل از اینکه شروع به فیلمبرداری کنید، بودجهای برای موسیقی کنار گذاشته و قوانین کپیرایت کشور خود را مورد بررسی قرار دهید. فهم قوانین کپیرایت به خصوص در مورد محتواهای دیجیتال کمی سخت است. خلاصه کلام اینکه اکثر موسیقیها غیر رایگان هستند و اگر بدون اجازه هنرمند از آن استفاده کنید و یا آن را لایسنس نکنید، به احتمال بسیار زیادی ویدئوی شما به خاطر مشکلات قانونی از پلتفرمهای میزبانی ویدئو حذف خواهد شد.
برای حل این مشکل باید از موسیقیهایی با حق امتیاز آزاد (royalty-free) استفاده کرده و یا به یک آهنگساز پول بدهید تا برای شما موسیقی اورجینال خودتان را بسازد.
موسیقیهای royalty-free به راحتی در وبسایتهای مختلف یا یوتیوب، Pond5 و PremiumBeat در دسترس هستند.
در مرحله بعدی مخاطب خود و حال و هوای کلی فیلم خود را در نظر بگیرید. آیا هدف شما یه جامعه هدف کوچکی است که به هیپهاپهای نسل جدید علاقه دارد یا محتوایی میخواهید که برای جمعیت بیشتری لذتبخش باشد؟ آیا در حال ساخت یک ویدئوی تبلیغاتی از محصولی هستید یا یک ویدئوی هیجانانگیز؟ مطمئن شوید که موزیکی را انتخاب میکنید که حال و هوا و کیفیت کلی ویدئوی شما را تقویت کند.
علاوه بر در نظر گرفتن مخاطب، به هدفی که از استفاده از موسیقی دارید نیز فکر کنید. آیا یک موزیک میخواهید که به عنوان بکگراند کار عمل کند یا چیزی میخواهید که یک تاثیر واقعی و اصیل بگذارد؟ آیا در ویدئو در حال صحبت و روایت کردن هستید؟ اگر اینگونه است، اجازه ندهید موسیقی تداخلی در محتوای اصلی شما ایجاد کند. گاهی اوقات بهترین موسیقی، آن موزیکی است که هیچگاه آن را به یاد نخواهید آورد و حفظ نخواهید کرد.
بعد از مشخص کردن نوع موسیقی مد نظرتان، نوبت به بررسی و تحلیل گزینههای احتمالی در دسترس است. در مورد سرعت آهنگ فکر کنید، موزیکهایی با ریتم ثابت برای تغییر و دستکاری بسیار مناسبند.
سعی کنید موسیقیهای سادهای را انتخاب کنید که قابلیت تکرار در فیلم را داشته و این کار با آنها آسان باشد. اگر به دنبال موزیکی هستید که با ساز زده شده مطمئن شوید که آن محتوا با سازهای واقعی ساخته شده است؛ زیرا موسیقیهای دیجیتال، حس غیر حرفهای بودن و منقضی بودن به فیلم شما میدهد.
در نهایت اینکه به موسیقی ابتدایی و انتهایی فکر کنید. این آهنگها میتوانند تم محتوای شما را تشکیل دهند و در صورتی که نخواهید در تمام طول فیلم از موسیقی استفاده کنید، گزینههای بسیار خوبی هستند. اینترو و اوترو میتوانند حس و حال فیلم شما را تنظیم کرده، هر قسمت از فیلم را از هم جدا کرده و این حس را به مخاطبین شما بدهند که یک تجربه کامل را داشتهاند.
برخی از فیلمها بدون موسیقی نا کامل به نظر میرسند؛ اما برخی از پروژهها با چند صدای ساده برای تقسیمبندی کار کامل میشوند. به ویدئوهای دیگری که استایلی شبیه به کار شما دارند توجه کنید تا بهتر بتوانید کاربرد موزیکهای مورد نظرتان را بفهمید.
10- صدای گوینده را ضبط کنید
اکنون فیلم و موسیقی را دارید، حال وقت آن رسیده است که در مورد صداگذاری صحبت کنید. صداگذاری به روایت و خوانش مجزایی در فیلم میگویند که توسط فرد جلوی دوربین انجام نشده است. استفاده از گوینده و صداگذاری کمک میکند که ویدیوی خود را احساسیتر، دقیقتر و منعطف کنید. هر چقدر گوینده شما صدای واضح، زیبا و فن بیان خوبی داشته باشد، فرایند ویدیو مارکتینگ نیز با قدرت نتیجه مورد نظر را خواهد داد.
این نکته را بدانید که صدای ویدئوی شما درست به اندازه تصاویر آن مهم هستند. خبر خوب اینکه نیاز نیست یک گوینده بسیار قوی با صدای فوقالعاده استخدام کنید، در ادامه چند توصیه و راهنمایی برای ضبط صدای بسیار خوب با توجه به بودجه شما نوشتهام:
- یک لوکیشن پیدا کنید: یک فضا برای ضبط کردن پیدا کنید. اگر نمیتوانید به یک استودیوی خوب بروید، یک اتاق آرام که در آن صدای آژیر، باز و بسته شدن در و صحبت کردن مردم با تلفن حواس شما را پرت نکرده و در میکروفون ضبط نشود. متنتان را با صدای بلند بخوانید و آکوستیک فضا توجه کنید. صدایتان اکو دارد یا خفه شده است؟ اگر این اتفاق افتاد به تغییر فضای ضبط کردن فکر کرده و یا وسایلی را به اتاق اضافه کنید تا این مشکل را حل کند.
- آماده شوید: کار نیکو کردن از پر کردن است! قبل از اینکه ضبط کردن را شروع کنید، چند بار متنتان را بخوانید و نقاط مهم برای توقف، تغییر لحن و کلمات مهم را علامتگذاری کنید. در روز ضبط حتما آب به مقدار کافی بنوشید و لباسها و جواهرات نویز دار نپوشید. همچنین از یک پایه، لپتاپ یا تله پرامپتر استفاده کنید تا صدای کاغذ در دستانتان کار را خراب نکند.
- تست کنید و گوش دهید: فکر میکنید که میتوانید یه متن را خیلی عالی فقط با یک بار ضبط کردن به پایان برسانید؟ بیشتر فکر کنید! بر روی خرید یک هدفون خوب سرمایهگذاری کنید و به کیفیت صدا در طول فرآیند ضبط دقت کنید. گاهی اوقات بهتر است از اول ضبط کرده و در دوره ویرایش کار را بهتر کنید. پیشنهاد میکنیم که چندین بار متن، به خصوص پاراگراف اول را ضبط کنید تا صدای شما کاملا گرم شود. اگر صدای پ یا س کار را خراب میکند، کمی از میکروفون دورتر ایستاده و یا یک پاپ فیلتر خریداری کنید.
- آرام باشید: حتما به آرامی ضبط را انجام دهید، کمی بین هر پاراگراف توقف کنید و استراحت داشته باشید. گاهی اوقات فقط نیاز به یک لیوان آب دارید تا دوباره کار را از پیش بگیرید
پلتفرمهای میزبانی ویدیو
خوب اکنون ویدیو را دارید، آن را ویرایش کردید، موسیقی و صداگذاری اضافه شده و فایل نهایی برای فضای وب استخراج شده است. حال وقت آن رسیده است که ویدئوی خود را به صورت آنلاین منتشر کنید تا مخاطبان شما آن را دیده و در موردش نظر بدهند.
چندین انتخاب برای پلتفرم میزبانی ویدئویتان در اختیار دارید که در این بخش در مورد هرکدام مقداری توضیح میدهیم.
Youtube
اگر از دوستان خود بپرسید از چه پلتفرمی برای دیدن ویدیو استفاده میکنند، احتمالا پاسخ یوتیوب را خواهید شنید.
یوتیوب بزرگترین پلتفرم میزبانی ویدیو، دومین پلتفرم جستجو و دومین وبسایت پر بازدید دنیا، هر دو بعد از گوگل، است. هر روز مردم بیش از 5 میلیارد ویدیو در یوتیوب میبینند؛ در ضمن آپلود کردن فیلم در آن رایگان و راحت بوده و میتوانید کارهای خود را برای جستجوی بهتر بهینه کنید. یوتیوب می تواند اولین گزینه برای ویدیو مارکتینگ باشد.
علاوه بر جمعیت مخاطبین بسیار عظیمش، یوتیوب قابلیتها و امکانات دیگری را نیز به شما ارائه میدهد که آن را تبدیل به یک پلتفرم میزبانی آنلاین ویدیوی بسیار خوب میکند. یوتیوب یک شبکه اجتماعی هم هست که مخاطبان شما میتوانند کانال شخصیتان را دنبال کرده و هر بار که ویدئوی جدیدی آپلود میکنید، آن را ببینند.
در خود کانالتان میتوانید از ویدیوهای خود پلی لیست درست کرده و طوری آنها را مرتب کنید که مخاطبین شما به راحتی بتوانند از محتوای تولیدی شما استفاده کنند. به عنوان یک شبکه اجتماعی نیز افراد میتوانند ویدیوهای شما را لایک کرده و روی آنها کامنت بگذارند که فعالیت کانال شما را بالا برده و راهی عالی برای ارتباط برقرار کردن با مخاطبین در اختیار شما قرار میدهد. یوتیوب همچنین ابزارهای تبلیغاتی بسیار خوبی نیز در اختیارتان میگذارد تا برای هدف گذاریهای پیچیدهتر از آنها استفاده کنید.
با تمام این موارد، یوتیوب برخی نقاط ضعف نیز دارد. با وجود اینکه با تبلیغات در یوتیوب میتوانید به مخاطبین بیشتری دست پیدا کنید؛ اما وجود تعداد زیادی تبلیغ از دیگر محصولات و کانالها باعث میشود که بیننده شما تجربه ضعیفتری در کانالتان داشته باشد.
یوتیوب همچنین بسیار اعتیادآور است! 83 درصد کاربران یوتیوب را به دیگر پلتفرمهای تماشای ویدیوی آنلاین ترجیح میدهند. کاربران در یوتیوب معمولا آن قدر میمانند تا یک ویدیوی دیگر نیز ببینند… یا شاید 20 تا! این موضوع باعث میشود به سختی بتوانید ترافیک بازدید را به سمت وبسایت خود هدایت کنید؛ اما یوتیوب یک پلتفرم عالی برای آپلود ویدیو و بیشتر کردن مخاطبینتان است.
Vimeo
اگر دوستانتان به سوالی که در بخش قبلی پرسیدید، پاسخ یوتیوب را ندادند، احتمالا نام Vimeo، دومین پلتفرم بزرگ میزبانی ویدئو را از زبان آنها شنیدهاید.
میزان بازدید Vimeo به طور قابل توجهی کمتر از یوتیوب است (715 میلیون بازدید در ماه)؛ اما باز هم منافع خوبی هم برای تولید کنندگان محتوا و بینندگان دارد.
رابط کاربریی زیبا و سادهتر باعث میشود راحتتر در این پلتفرم بگردید. بر خلاف یوتیوب، Vimeo تبلیغات کمتری داشته که برای تجربه مخاطبینتان بهتر است و همچنین در Vimeo ویدئوها کیفیت بالاتری داشته و کاربران احتمالا حرفهایترند.
Vimeo چند آپشن برای اکانتهای پرمیوم ارائه میدهد که برای کسب و کارها بهتر است. اکانتهای پرمیوم فضای ذخیرهسازی بیشتر، ابزارهای آماری، پشتیبانی مشتریان، ابزارهای شخصیسازی و کلی امکانات دیگر دارد. علاوه بر اکانت پرمیوم، Vimeo بخشی با عنوان همکاری با کسب و کارها دارد که به آنها کمک میکند محتوای حرفهای تولید کنند.
Vidyard
Vidyard یک پلتفرم میزبانی ویدئو است که به طور اختصاصی برای کسب و کارها ساخته شده است. Vidyard فقط یک گزینه دیگر برای مدیریت محتوای ویدئویی شما نیست؛ بلکه مکانی است که میتوانید به کسب و کاری کاملا ویدئویی تبدیل شوید. در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
امروزه متوجه شدیم که آپلود کردن ویدئو در یوتیوب کافی نیست و به فضایی نیاز دارید که فیلمهای خود را برای فیسبوک، اینستاگرام و وبسایت خود مدیریت کنید. برای این کار وارد Vidyard شوید. این پلتفرم به شما اجازه میدهد در تمام این موارد محتوای خود را از یک محل منتشر و مدیریت کنید.
از طریق این پرتال به انواع و اقسام آمارهای بازدید دست پیدا میکنید. میتوانید متوجه شوید که مخاطبین شما چه نوع محتوایی را میپسندند و چگونه آن را تماشا میکنند؛ سپس آن اطلاعات را به استراتژی بازاریابی خود منتقل کنید.
استراتژی ویدیو مارکتینگ در شبکه های اجتماعی
اکنون ویدئویی با کیفیت برای کسب و کار شما ساختیم، اکنون میخواهیم ببینیم محتوای شما چگونه با هر شبکه اجتماعی تناسب دارد. ساختن و انتشار ویدئو در شبکههای اجتماعی باید همیشه به شما کمک کنند به اهداف ویدیو مارکتینگ خود نزدیک شوید؛ برای مثال اگر هدف شما این است که افراد بیشتری کتاب الکترونیکی شما را خریداری کنند، یک تیزر از آن ساخته و لینک دانلود آن را در شبکههای اجتماعی آن ویدئو منتشر کنید.
توییتر
با استفاده از ویدیوی توییتر یک پست بلاگ جدید را تبلیغ کنید، با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید و حتی آنها را به صفحه اصلی وبسایت خود بکشانید. اگر میخواهید یک پست بلاگ یا محتوای جدیدی را در توییتر تبلیغ کنید، حتما ویدیوی آن را کوتاه بسازید، مختصر و مفید بودن، هسته اصلی در این کانال است.
کلیپهای کوتاه که تماشای آنها ساده است، تاثیر بیشتری میگذارد، سعی کنید ویدئو را در بالای پروفایل خود پین کنید تا افراد بیشتری آن را ببینند و به آن توجه کنند. برای تمرین بیشتر و عملیتر کردن کار با ویدیوی توییتر، یک کلیپ کوتاه بسازید و نظر مخاطبین خود را بسنجید.
فیسبوک و اینستاگرام
وقتی برای رفتن به سر کار یا دانشگاه اول صبح وارد مترو یا اتوبوس میشوید، چند نفر در حال بالا پایین کردن اسمارتفونهای خود هستند تا اخبار و محتواهایی که شب از دست دادهاند را ببینند؟ تقریبا همه؛ اما همه آنها هدفون ندارند.
به همین دلیل مطمئن شوید که ویدئوی شما کارش را چه با صدا و چه بی صدا انجام میدهد. BuzzFeed سلطان ویدیوهای بی صداست و دلیل این کار آنها این است که امروزه بازدید ویدیوها در موبایل بسیار بالاست. آنها معمولا ویدیوهایی که بدون صدا هم کار خود را انجام میدهند، از یک دستور پخت ساده یا نحوه ساخت چیزی، منتشر میکنند و متنهای کوتاهی برای کمک به فهم بهتر در ویدیو میگذارند.
فیسبوک ویدیوهای بلندتر را ترجیح میدهد تا مرتبطترین محتوا را به کاربران خود نشان دهد و الگوریتمش به این شکل ساخته شده است.خوب این چه معنایی برای شما دارد؟ نترسید! این همان چیزی که از قبل میدانستیم را تایید میکند. درست کردن محتوای “درست” برای مخاطب و نه بهم ریختن آن برای بقیه مسائل.
نکته دوم اینکه ویدئو را مستقیما در فیسبوک آپلود کنید؛ زیرا در این صورت چشمهای بیشتری آن را خواهد دید. تبلیغات برند در فیسبوک بسیار خوب عمل خواهد کرد؛ زیرا طبق الگوریتم این شبکه اجتماعی، فیسبوک در سابقه پروفایل افراد میگردد و در صورتی که آن ویدئو مناسب او باشد، آن را به او نشان خواهد داد. یک ویدئوی بسیار مرتبط با مخاطب خود درست کنید، آن را در فیسبوک بگذارید و خواهید دید که چقدر مشتریان شما رشد خواهند کرد.
در آخر اینکه سریعا توجه را بدزدید و آن را نگه دارید. میدانستید که اینستاگرام اولین شبکه اجتماعی بود که ویدئوهای بی صدای خود پخش را آغاز کرد؟ بعد از آن فیسبوک نیز این کار را انجام داد؛ پس جمع و جور کردن این چنین محتوایی حتما به شما کمک خواهد کرد. شاید تعجب کنید که چطور میگویم بدون صدا توجه کسی را جلب کنید؛ اما در ادامه برخی نکات و توصیههای خوب در این زمینه را خواهید خواند:
- ابتدای ویدئوی خود را با حرکات و موشن آغاز کنید تا وقتی مخاطب در حال اسکرول کردن صفحه است، توجهش به شما جلب شود.
- ویدئوهایی که در آنها کسی حرف میزند برای صفحه اصلی وبسایتتان عالی است؛ اما سعی کنید برای فیسبوک و اینستاگرام به فیلمهایی رجوع کنید که با تصاویر صحبت میکنند.
- از متن در ویدئو و کپشن استفاده کنید تا مخاطب بهتر با شما همراه شود.
یوتیوب
در یوتیوب پستهای خود را با یک استراتژی خاص در ذهنتان آپلود کنید. به یوتیوب به عنوان یک کتابخانه بسیار عظیم از ویدئو نگاه کنید که مردم داخل آن میشوند که یاد بگیرند و یا سرگرم شوند. یوتیوب گزارش داده است که ماهانه یک میلیارد کاربر دارد! معدن طلای شبکههای اجتماعی است، درست است؟ گاهی اوقات بله.
اما قبل از اینکه بروید و هر ویدئویی که میسازید را در یوتیوب پست کنید، باید چند سوال از خودتان بپرسید:
- میتوانید آن ویدئوی خاصی که مردم برایش جستجو میکنند را بسازید؟
- نیاز دارید که بینندهها وارد وبسایت شما شوند؟
- اگر به دنبال پیدا کردن مشتری در دیگر پلتفرمها هستید، یوتیوب برای شما مفید است؟
کانال خود را بسازید و ویدئوهای آموزشی و آموزنده که مردم به دنبال آنها هستند و تقاضا برایشان زیاد است آپلود کنید، آن وقت موفقیت واقعی را خواهید دید.
لینکدین
برای مدتی طولانی لینکدین یکی از غیر محبوبترین شبکههای اجتماعی برای ویدئو بود؛ اما امروزه همه چیز تغییر کرده است. کاربران اکنون میتوانند ویدیو آپلود کنند و برندها میتوانند با این محتواها بیشتر خلاق شوند.
با وجود این پیشرفت اخیر، برای ساختن و آپلود ویدئو در لینکدین باید چه مواردی را مد نظر قرار دهید؟ لینکدین 4 تم مختلف برای ساختن ویدئو در این پلتفرم به شما ارائه میدهد:
1- Show it
اگر برندی هستید که دائما در حال رشد با سرعت زیادید، مدیران شرکت میتوانند با استفاده از ویدئو تکنولوژیهای جدید و آموزش کار با محصولات جدید را به کاربران ارائه دهند.
2- Transport them there
ویدئو یک ابزار عالی برای زمانی است که میخواهید تکهای از حسی که فرد با حضور در یک مکان دریافت میکند، به او بدهید. واضحترین کاربرد، به اشتراک گذاشتن کنفرانسها و رویدادهاست. اگر شرکت شما آنها را میزبانی میکند، آپلود ویدئویی از آن رویدادها میتواند گوشهای از حسی که برند شما در حال خلق آن است را به کاربران بدهید.
3- Teach it
اگر یک ترفندی یاد گرفتهاید که در زمان صرفهجویی میشود یا چیز جدیدی آموختهاید که به بقیه مردم ممکن است کمک کند، ویدئو فرمتی بسیار تاثیرگذار برای به اشتراک گذاشتن آن دانش است. اگر یک شرکت دارید، به این فکر کنید که مشتریان شما با چه مشکلی دست و پنجه نرم میکنند و سپس با استفاده از ساخت ویدئو به آنها کمک کنید.
4- Share it
اگر قصد دارید چیزی را اعلام کنید یا خبری جدید در شرکت و صنعت شما هست، با استفاده از ویدئو نظر مخاطبین خود را در آن مورد بپرسید. اگر فرد خاصی را در شرکت خود استخدام کردهاید که بهتر است دیگر رقبا و کاربران آن را بدانند، استفاده از ویدئو برای معرفی وی در کنار دیگر روشهای سنتی بسیار مفید است.
قطعا لازم نیست که به این 4 تم گفته شده پایبند باشید و میتوانید خلاق بوده و روش خود را پیدا کنید. در نهایت اینکه ویدئوها را مستقیم در لینکدین آپلود کنید.در ادامه به طور مختصر نحوه ساخت و آپلود ویدئو در لینکدین را به شما خواهیم گفت:
- وارد اپلیکیشن لینکدین شده و بر روی آیکون ویدئو در باکس share در سمت بالا راست صفحه کلید کنید.
- میتوانید همانجا ضبط تصاویر را شروع کنید و یا یک فیلمی که از قبل آن را ضبط کردهاید را از گالری خود انتخاب کنید.
- اگر در همان لحظه خواستید کار ضبط را انجام دهید، در خود لینکدین شروع به ضبط میکنید.
- یک توضیح به ویدئو اضافه کنید که هنگام انتشار کنار آن نمایش داده خواهد شد.
- بر روی post کلیک کنید و سپس ویدئو در فید دنبال کنندههای شما به نمایش در خواهد آمد.
ویدئوی لایو: تاثیر فیسبوک و اینستاگرام در ویدیو مارکتینگ
در گذشته در اینستاگرام فقط میشد کلیپهای کوتاه به اشتراک گذاشت؛ اما با آمدن ویژگی اینستاگرام لایو، دیگر هم در اینستاگرام و هم در فیسبوک امکان به اشتراک گذاشتن محتوای تصویری بلندمدتتر آن هم در لحظه امکانپذیر است.
وقتی در حال آمادهسازی برای ضبط ویدئوی لایو برای اینستاگرام یا فیسبوک هستید، مراحلی که در قسمت اول این مقاله به آنها اشاره شد را در نظر بگیرید تا لایوی بسیار با کیفیت ضبط کنید که شما را تافته جدا بافته در لایوهای اینستاگرامی میکند. علاوه بر آن مراحل، چند توصیه دیگر نیز داریم که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. تجربه ها نشان داده اند که لایو و پخش زنده ای که با پرسش و پاسخ به کاربران همراه باشد تاثیر مثبتی در ویدیو مارکتینگ خواهد داشت.
زمانبندی را در نظر بگیرید
یادتان باشد که ویدئوی لایو شما در خود اینستاگرام و فیسبوک نیز منتشر میشود؛ پس تحقیق و بررسی کنید که مخاطبان شما در چه زمانی بیشترین فعالیت را دارند و پستهای شما را میبینند. با این حال حتی اگر برخی از دنبال کنندگان شما لایو را از دست بدهند، نرمافزار به صورت اتوماتیک آن را ذخیره کرده و روی صفحه شما نگهداری میکند (هرچند میتوانید به صورت دستی آن را حذف کنید) و کاربران میتوانند بعدا آن را ببینند.
در مورد مدت زمان لایو نیز بدانید که مردم اکثرا محتواهای کوتاه را ترجیح میدهند (به خصوص روی موبایل). اگر محتوای شما در بخشهایی از کار جذاب نباشد، کاربران احتمالا ادامه آن را نخواهند دید.
برای انتخاب یک نام متقاعد کننده زمان بگذارید
این موضوع بسیار حیاتیست که نامی برای ویدئوی خود انتخاب کنید که مردم قانع شوند وارد لایو شده و یا بعدا به صورت ذخیره شده آن را ببینند. چند روش برای نوشتن عنوانی تاثیرگذار را در ادامه خواهید آموخت:
سر راست بودن: گاهی اوقات موثرترین نامی که میتوانید انتخاب کنید این است که به مردم بگویید دقیقا میخواهید درون ویدئو چه کار کنید؛ برای مثال الیجاه وود، بازیگر هالیوود، یک بار لایوی را با نام “ماهی در حال نگاه کردن به آکواریوم” را پست کرد و در ویدئو دقیقا همین اتفاق افتاد!
اختصاصی: عنوانی که به کاربران بگوید یک محتوای اختصاصی را خواهند دید بسیار خوب است؛ برای مثال ممکن است در عنوان بنویسید، همراه با دنبال کنندگانم در برنامه شبانه و در کنارش عنوان پشت صحنه را اضافه کنید.
خاص: چیزی خاص و عجیب غریب پست کنید. پیشنهاد خودم این است که بنویسید: 100 بازدید کننده=شکستن تمام تخممرغهای داخل یخچال!
پاسخ دادن به کامنتهای لایو
یکی از ویژگیهای جذاب لایو اینستاگرام این است که مردم میتوانند همزمان با لایو آن را لایک کرده و کامنت بگذارند. بقیه کاربران که در لایو هستند میتوانند آن کامنتها و لایکها را ببینند. پاسخ دادن به این کامنتها باعث میشود فعالیت بیشتر شده و فضا بیشتر شبیه به یک مکالمه دو طرفه شود.
کاربردهای جدید را پیدا کنید
از آنجایی که قابلیت لایو در اینستاگرام و فیسبوک تقریبا جدید هستند، روشهای زیادی برای کار کردن با آن به خصوص برای برندها تعریف نشده است. این یک فرصت خاص ایجاد میکند که شما راههای خوبی برای تولید محتوایی که مخاطبین شما دوست دارند، پیدا کنید.
لایو فیسبوک به شما چند ابزار آماری برای تحلیل وضعیت لایوهای شما در اختیارتان قرار میدهد، بعد از اینکه لایو به پایان میرسد، این ابزار به شما میگوید چند نفر آن را دیدهاند، چند نفر دوباره آن را پخش کرده و چند لایک دریافت کردهاید.
در ضمن نویزی که در بکگراند وجود دارد، به راحتی توسط میکروفون ضبط میشود؛ پس محیطی را پیدا کنید که کمترین صدا را دارد تا یک پخش خوب داشته باشید.
نحوه استفاده از ویدئو با چرخ دنده
اکثر اوقات شرکتها سریعا فرصت ساخت اولین ویدئوی خود را جدی میگیرند و یک ویدئوی توضیحدهنده برای صفحه اول وبسایت خود میسازند و با کلی شوق و هیجان آن را منتشر میکنند؛ اما همین که پروژه کامل میشود، تمام جاهطلبیها برای فیلمهای آینده از بین میرود.
برخی از کسب و کارها نیز تعداد زیادی ویدئو سریعا بر سر شبکههای اجتماعی خود آوار میکنند و به دلیل تکراری شدن، مخاطبین دیگر آن قدرها به آنها اهمیت نمیدهند.
با توجه به زمان، انرژی و پولی که صرف مارکتینگ ویدئویی میشود، نمیتوان فرآیند آن را با حدس زدن پیش برد؛ بلکه باید استراتژی بازاریابی ویدئویی خود را طوری بچینید که با تمام جنبههای چرخدنده کسب و کار شما بخواند؛ این یعنی باید به مفهوم روش شناسی فکر شود.
روششناسی ورودی رویکردی است که بازاریابها به کار میگیرند تا مشتریان را از طریق محتوا و فعالیت آنها جذب کنند. هر ویدئویی که به اشتراک میگذارید باید مشتریان را چالشهای آنها آشنا کرده و راهحل ارائه دهد. در کل تمام این مسیر به این ختم میشود که مشتریان محصولات شما را شناخته و خریداری کنند.
در ادامه به شما آموزش خواهیم داد که برای هر کدام از مراحل تصویر بالا چه نوع ویدئویی باید بسازید. برای شروع برنامهریزی کنید که برای هر مرحله حداقل دو ویدئو بسازید. یادتان نرود که از آنها درخواست فعالیت کنید تا به سمت خرید پیش بروند. در طول زمان میتوانید با توجه به کامنتها و آمار مشکلات کار خود را پیدا کنید.
جذب
اولین قدم در روششناسی وردی جذب یا تبدیل کردن غریبهها به بیننده است. مشتریان در این مرحله چالشهای خود را شناخته و تصمیم میگیرند که آیا دنبال راهحل بگردند یا خیر؛ در نتیجه ویدئوهای شما باید مشکلات آنها را نشان داده و راهحل احتمالی در محصولات یا خدماتتان را به آنها معرفی کند.
در کل هدف این نوع ویدئوها این است که دسترسی به شما را افزایش داده و اعتماد سازی کند و از آنجایی که در این مرحله بیشتر به دنبال جذب افراد هستید، ویدئوی شما باید بیشتر احساسات را تحریک کرده و سرگرمکننده باشد تا آموزشی؛ اما با این حال باز هم باید مقداری اطلاعات به مخاطب بدهید تا اصالت شما را نشان دهد.
برای مثالهایی از این نوع ویدئو میتوان به ویدئوهای اجتماعی، رهبری فکری، فیلمهای برند و توضیح دهنده اشاره کرد.
برای هر ویدئویی در مرحله جذب از اینکه در مورد محصول خود زیاد صحبت کنید، اجتناب نمایید و اجازه دهید شخصیت و ارزشهای برندتان چراغ راه شوند. در ضمن از آنجایی که این فیلمها قرار است در انواع شبکههای اجتماعی منتشر شوند، استراتژیهای مربوط به هرکدام را در نظر بگیرد؛ برای مثال در اینستاگرام بهتر است از ویدئوهای بی صدا و متن دار استفاده شود.
تبدیل
اکنون که بازدیدکنندگان ویدئو و کاربران وبسایت را جذب کردید، در مرحله بعدی باید این بازدیدکنندگان را به راهنمای خود تبدیل کنید. در این روش ویدیو ماکتینگ راهنما به این معنی است که باید مقداری اطلاعات از طریق فرمها از آنها جمعآوری کنید. ویدئوهای این بخش باید آموزشی و هیجانبخش باشند.
ویدئوهای مرحله تبدیل میتوانند وبینارهای فنی، دموهایی از محصول، ویدئوی تبلیغی صفحه اصلی وبسایت و یا ویدئوی توضیح دهنده باشند.
خاتمه دادن
شما با ویدیو مخاطب جذب کرده و آنها را تبدیل به راهنما کردید. حال وقت آن است که این راهنماها را به مشتری تبدیل کنید. با وجود اینکه مرحله “خاتمه دادن” بسیار مهم است، ویدیوهای این بخش توسط اکثر بازاریابها و فروشندهها نادیده گرفته میشود.
در این مرحله کاربران در حال فکر کردن و تصمیم گرفتن در مورد خرید هستند؛ پس هدف ویدیوی این مرحله این است که کاری کنید مخاطب خود را در حال استفاده از آن محصول تصور کند، به همین دلیل است که کاربران 4 برابر بیشتر ترجیح میدهند ویدئویی در مورد یک محصول را ببینند تا اینکه در مورد آن بخوانند. ویدئوها این قابلیت را دارند که عملی استفاده کردن از محصول را نشان داده و به احساسات نفوذ کنند و توضیحات یک محصول هیچگاه نمیتواند این کار را انجام دهد.
ویدئوهای مرحله خاتمه دادن بهتر است شامل شهادت مشتریانی باشد که از محصول استفاده کرده و یا دمویی از محصول به نمایش گذاشته شود.
لذت
ممکن است که سفارش توسط مشتری انجام شده باشد؛ اما باز هم کلی ویدئو برای بهتر کردن تجربه وجود دارد. در مرحله “لذت” هدف این است که مشتری بیشترین ارتباط را با محصول شما برقرار کرده و فعالیت زیادی را در صفحه شما ثبت کند.
این امید وجود دارد که در این مرحله مشتریان خودشان باعث فروش محصول شوند و تجربیات خود را در استفاده از خدمات شما به اشتراک بگذارند؛ پس هدف این است که کاری کنید این مشتریان خودشان برند شما را تبلیغ کنند و گسترش دهند.
اولین فرصت شما برای مرحله لذت دقیقا بعد از ثبت سفارش است. به فرستادن یک ویدئوی تشکر جهت پیوستن آنها به جامعه برند شما فکر کنید. در ادامه نیز میتوانید ویدئوهای آموزشی استفاده از محصول تهیه کنید تا تجربه خرید مشتری جذابتر به نظر برسد.
تعریف کردن اهدافتان و تحلیل و آنالیز نتایج
تا این مرحله شما دیگر بلد شدید که ویدئو بسازید و یک میزبان ویدئویی خوب برایش انتخاب کنید. به نظر آماده هستید نه؟ نه کاملا!
قبل از شروع باید اهداف خود را از ویدئو ساختن مشخص کرده و بهترین متر و معیار برای اندازهگیری میزان رسیدنتان به هدف مورد نظرتان را پیدا کنید.
قبل از شروع هر کمپین بازاریابی و از جمله ویدیو مارکتینگ، این موضوع بسیار مهم است که اهداف اصلی خود از ویدیو مارکتینگ را مشخص کنید. بسیار مهم است که برای هر ویدئو فقط یک یا دو هدف انتخاب کنید، اگر بیشتر شود، ویدئوی شما نا متمرکز به نظر خواهد رسید و برای مشتریان سخت خواهد بود که بفهمند بعد از آن باید چه کنند.
وقتی در حال تعیین هدف هستید، مخاطب هدف و شخصیت خریدار خود را در نظر بگیرید. چه سنی دارند؟ کجا زندگی میکنند؟ علایق آنهای چیست؟ معمولا چگونه از رسانه استفاده میکنند؟ در چه مرحلهای از سفر خرید قرار دارند؟
تمام این سوالات کمک میکنند که متوجه شوید چه نوع ویدئویی بسازید و کجا آن را منتشر کنید؛ برای مثال اگر مخاطب هدف شما با شرکتتان آشنا نیست، بهتر است یک ویدئو برای شناسایی برند برای آنها ساخته و در مورد محصولاتتان به طور دقیق و عمیق چیزی نگویید و باید این ویدئو را در پلتفرمی منتشر کنید که مخاطبین زیادی دارد؛ مانند یوتیوب.
حال بیایید در باره متر و معیارها صحبت کنیم. دانستن این موارد شما را تجهیز کرده و به شما اطلاع میدهد که چقدر در رسیدن به هدفتان موفق بودهاید.
وقتی ویدئوی خود را منتشر میکنید، احتمالا وسواس یک معیار را پیدا خواهید کرد: میزان بازدید. با وجود اینکه میزان بازدید یک معیار بسیار مهم است، موارد دیگری نیز وجود دارند که میتوانند به شما و کمپین تبلیغاتیاتان کمک کنند.
در ادامه برخی از معیارهای معروف در هنگام انتشار ویدئو را به شما معرفی خواهیم کرد:
- میزان بازدید: میزان بازدید تعداد دفعاتی است که ویدئوی شما دیده شده است. این معیار برای زمانی که قصد دارید تعداد مخاطبین خود را افزایش دهید و تا جایی که میتوانید افراد بیشتری را جذب کنید؛ اما هر پلتفرم میزبانی ویدئو “بازدید” را با روش متفاوتی تعریف میکند؛ برای مثال بازدید در یوتیوب 30 ثانیه است؛ اما در فیسبوک 3 ثانیه. قبل از تصمیمگیری بر اساس این آمار، قوانین را بخوانید.
- نرخ پخش: نرخ پخش تقسیم میزان بازدید بر تعداد افرادی است که پست را دیدهاند. این معیار نشان میدهد که محتوای شما چه مقدار مخاطب را برای پخش کردن آن متقاعد کرده است. اگر هزار نفر پست شما را ببینند؛ اما به تعداد انگشتان دست ویدئوی شما را پخش کنند، احتمالا باید در رویه خود تغییر ایجاد کنید.
- به اشتراکگذاری و کامنت: اگر شما در شبکههای اجتماعی هستید، احتمالا با به اشتراکگذاری و کامنت گذاشتن آشنایی دارید. اگر یک بیننده ویدئوی شما را ببینند و تصمیم بگیرد برای به اشتراکگذاری آن زمان صرف کند، احتمالا یک محتوای عالی تولید کردهاید. هرچه بیشتر ویدئوی شما به اشتراک گذاشته شود، بیشتر دیده میشود. اگر هدف شما جذب مخاطب است، به اشتراکگذاری معیار خوبی است.
- تمام کردن ویدئو: اگر شما یک ویدئو بسازید، احتمالا میخواهید مردم تا انتهای آن را ببینند. درست است؟ تمام کردن ویدئو عددی است که نشان میدهد چند بار ویدئوی شما تا انتها مشاهده شده است. این ابزار بسیار قابل اعتمادتر از میزان بازدید است.
- نرخ کلیک: اگر لینکی در قسمت توضیحات ویدئو گذاشتهاید و از مردم خواستهاید روی آن کلیک کنند، نرخ کلیک میزان انجام این کار نسبت به کل بازدیدها را نشان میدهد.
- نرخ تبدیل: نرخ تبدیل نشان دهنده تقسیم تعداد دفعاتی است که کاربران فعالیت مورد نظر شما را انجام دادهاند به تعداد دفعاتی است که بر روی لینک کلیک کردهاند، است.
- نرخ پرش و زمان ماندن در صفحه: میخواهید ببینید که یک ویدئو چه تاثیری بر روی کاربران میگذارد؟ از معیار نرخ پرش استفاده کنید که نشان میدهد مدت زمانی که مخاطبان در صفحه وبسایت شما ماندهاند نسبت به قبل از آپلود ویدئو چقدر افزایش داشته است.
در نهایت اینکه استراتژی ویدیو مارکتینگ در شبکههای اجتماعی را با چه معیاری میسنجید؟
اندازهگیری میزان موفقیت یک ویدئو در پلتفرمهای مختلف بسیار مفید است؛ زیرا نشان میدهد چقدر در انتخاب نوع ویدئوی برای یک شبکه اجتماعی خاص چقدر درست کار کردهاید. در تمام پلتفرمها علاوه بر مواردی که در بالا گفته شد، میزان بازدید در طول زمان را هم در نظر بگیرید تا ببینید عمر ویدئوهای شما چقدر است. شاید به این نتیجه برسید که هر چند هفته یا چند ماه یکبار دوباره به آن ویدئو اشاره کنید.
آمادهاید؟ حرکت!
حس میکنم که اکنون کمی غافلگیر شدهاید. نگران نباشید، شما تنها نیستید. ویرایش و ویدیو مارکتینگ ممکن است در نگاه اول دلهرهاور به نظر برسد؛ اما با مقداری تمرین و صبر میتوانید محتوایی بسیار با کیفیت تولید کنید که خاص برند خودتان است.
با رشد 71 درصدی تعداد افرادی که به صورت آنلاین ویدئو میبینند، برندها دیگر نمیتوانند میزان محبوبیت آن را نادیده بگیرند و خوشبختانه ساختن یک محتوای عالی هیچوقت اینقدر آسان نبوده است.
با تبدیل کردن یک پست بلاگ به ویدئو و یا آموزش دادن نحوه استفاده از یک محصول خاص شرکتتان با استفاده از فیلم، لذت بیشتری را به مشتریانتان هدیه میدهد. یک دوربین بردارید، ویدئوی خود را بسازید و میزان رشد خود را مشاهده کنید. وقت آن رسیده است که ویدئو را تبدیل به یک بخش کلیدی در استراتژی مارکتینگ خود کنید.